لودویگ ون بتهوون، یکی از بزرگترین آهنگ سازانی که جهان تاکنون به خود دیده است، در دسامبر سال ۱۷۷۰، در شهر بُن آلمان و در خانوادهای اهل موسیقی متولد شد. پدربزرگ و پدر بتهوون، هر دو خواننده گروه کُر بودند. بتهوون در طول زندگیاش آثار تحسین برانگیز زیادی، از جمله ۹ سمفونی، پنج کنسرتو پیانو، یک کنسرتوی ویولن، ۳۲ سونات پیانو و ۱۶ کوارتت زهی خلق کرد. او که در بیشتر سالهای جوانی و تا اوایل دهه سوم زندگیاش، اجراهای درخشانی داشت، کمکم شنوایی خود را از دست داد. با این حال بسیاری از بهترین آثار خود را در این دوره، یعنی بعد از ناشنوایی، تألیف کرد.
در این مقاله پنج مورد از عجیبترین رازهای زندگی بتهوون را با هم بررسی خواهیم کرد ...
اجبار پدر برای ترک مدرسه
پدر بتهوون هنگامی که او فقط ۱۰ سال داشت، از رفتن وی به مدرسه جلوگیری کرد، زیرا با توجه به استعداد و هوش استثنایی پسرش، امیدوار بود این استعداد بتواند پول خوبی نصیب خانوادهاش کند. بتهوون در دوره نوجوانی، مسئولیت کامل خانواده خود را بر عهده گرفت. گفته میشود دستخط بتهوون به قدری بد بود که نوازندگان موسیقی تا به امروز، برای شناخت و تأیید امضای وی، هنوز در مانده اند!
ساعتها تمرین بدون وقفه با چاشنی ضرب و شتم!
پدر بتهوون که یک خواننده شکست خورده بود، با مجبور کردن پسرش به انجام ساعتها تمرین در طول روز تلاش داشت آرزوهای خود را توسط پسرش محقق کند. او هنگام نواختن نتهای اشتباه، اغلب بتهوون را مورد ضرب و شتم قرار میداد، اما این فشارها نتیجه دادند و بتهوون اولین قطعه هنری خود را در ۱۲ سالگی منتشر کرد!
چرا شنوایی اش را از دست داد؟
آنچه میدانیم این است که بتهوون در ۲۶ سالگی و در اوج کارش، شنوایی خود را از دست داد و تا زمان مرگ، کاملاً ناشنوا بود. همچنین میدانیم که او از وزوز شدید گوش رنج میبرد. در گزارش کالبد شکافی که پس از مرگ بتهوون در سال ۱۸۲۷، ارائه شد، آمده است که بتهوون دچار تورم گوش داخلی بود که به مرور آسیبهایی را ایجاد کرد.
تألیفهای ناب در دوران ناخوش انزوا
بتهوون بعد از ناشنوایی، از اجرا کنارهگیری و روی تصنیف تمرکز کرد. هرچند وی در این دوران به شدت احساس تنهایی و انزوا میکرد، اما مشهورترین سمفونیهای او بعد از ناشنوایی تصنیف شدند. نهمین سمفونی مشهور او، سه سال قبل از درگذشت اش برای اولین بار در وین اجرا شد.
عشق و نفرت به ناپلئون
بتهوون نه تنها به موسیقی بلکه به فلسفه، ادبیات و سیاست نیز علاقه داشت. او در مراحل اولیه فعالیت موسیقیایی خود، برای ناپلئون احترام قائل بود و او را میستود. بتهوون از هواداران انقلاب فرانسه محسوب میشد و سومین سمفونی خود، «اروئیکا» را که معادل ایتالیایی واژه «حماسه» یا «حماسی» است، به ناپلئون تقدیم کرد، اما پس از تاج گذاری بناپارت و همچنین فتح اتریش توسط او، بلافاصله نسخه «تقدیمنامه» را پاره کرد.